|
|
ن : تهرانی
ت : سه شنبه 22 مهر 1393
|
|
|
دیدی ای دل عاقبت زخمت زدند
گفته بودم مردم اینجا بدند
دیدی ای دل ساقی جانت شکست
ان عزیزت عهد پیمانت شکست
دیدی ای دل درجهان یک یار نیست
هیچ کس در زندگانی غمخوار نیست
:: موضوعات مرتبط:
شعر با معنی ,
شعر عاشقانه ,
متن با معنی ,
متن غمگین ,
مطالب عمیق زیبا ,
,
:: برچسبها:
روزگار ,
درد دل ,
غزل هجرت ,
درد را از هر طرف خوانديم درد بود ,
,
,
,
قایق ,
عاقبت ,
,
,
,
,
,
,
دل ,
معرفت ,
:: بازدید از این مطلب : 3060
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : تهرانی
ت : دو شنبه 14 مهر 1393
|
|
|
دل تو را دادم چو دیدم روی تورا کز همه خوبان پسندیدم تورا دل فریبان جهان را یک به یک دیدم و از جمله بگزیدم تورا گر جفا راندی نکردم شکوه ای ور خطا کردی نپرسیدم تورا خون من خوردی و بخشودم گنه جان طلب کردی و بخشیدم تورا رفتی و آخر شکستی عهد خویش کاش از اول نمیدیدم تورا تو پنداري جهاني غير از اين نيست / زمين و آسماني غير از اين نيست / چو آن كرمي كه در گندم نهان است / زمين وآسمان او همان است... در میان گونه گونه مرگها تلخ تر مرگی ست مرگ برگها زانکه در هنگامه ی اوج و هبوط تلخی مرگ است با شرم سقوط وز دگرسو خوشترین مرگ جهان زانچه بینی اشکارا و نهان رو به بالا و ز پستیها رها خوشترین مرگی ست مرگ شعله ها طفلی به نام شادی،
دیریست گمشده ست
با چشم های روشن براق
با گیسویی بلند به بالای آرزو
هرکس از او نشانی دارد
ما را کند خبر
این هم نشان ما
یک سو خلیج فارس
سوی دگر خزر....
:: موضوعات مرتبط:
شعر و متن ,
شعر های زیبا پر معنی و عمیق... ,
شعر با معنی ,
,
:: برچسبها:
شاعرانه ها ,
:: بازدید از این مطلب : 2875
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
ن : تهرانی
ت : شنبه 5 مهر 1393
|
|
|
عادت کرده ام کوتاه بنویسم کوتاه بخونم کوتاه حرف بزنم کوتاه نفس بکشم تازگی ها دارم عادت می کنم کوتاه زندگی می کنم یا شاید کوتاه بمیرم نمی دانم فقط عادت …
چه عاشقانه است این روز های ابری… چه عاشقانه است قدم زدن زیر باران غم تنهایی… چه عاشقانه است شکفتن گل های اقاقیا… چه عاشقانه است قدم زدن در سرزمین عشق… و من چه عاشقانه زیستن را دوست دارم… عاشقانه لالایی گفتن را دوست دارم… عاشقانه سرودن را دوست دارم… عاشقانه نوشتن را دوست دارم… عاشقانه اشک ریختن را… عاشقانه خندیدن را دوست دارم… دفتر عاشقانه ی من پر از کلمات زیبا در نثار بهترین و عاشقانه ترین کسانم… و من عاشقانه می گِریَم… عاشقانه می خندم… عاشقانه می نویسم… و در سکوت تنهایی عاشقانه می میرم…
وقتی که عاشقم شدی پاییز بود و خنک بود تو آسمون آرزوت هزار تا بادبادک بود تنگ بلوری دلت درست مثل دل من کلی لبش پریده بود همش پره ترک بود وقتی که عاشقم شدی چیزی ازم نخواستی توقعت فقط یه کم نوازش و کمک بود چه روزا که با هم دیگه مسابقه می ذاشتیم که رو گل کدوممون قایق شاپرک بود ؟ تقویم که از روزا گذشت دلم یه جوری لرزید راستش دلم خونه ی تردید و هراس و شک بود دیگه نه از تو خبری بود ، نه از آرزوهات قحطی مژده و روزای خوش و قاصدک بود یادم میاد روزی رو که هوا گرفته بود و اشکای سرخ آسمون آروم و نم نمک بود تو در جواب پرسشم فقط همینو گفتی عاشقیمون یه بازی شاید ، یه الک دولک بود نه باورم نمی شه که تو اینو گفته باشی کسی که تا دیروز برام تو کل دنیا تک بود قصه ی با تو بودن و می شه فقط یه جور گفت کسی که رو زخمای قلب من مثل نمک بود……………. نمی بخشمت……………………….
تو نیستی وخورشید غمگین تراز همیشه غروب خواهد کرد ومن دلتنگ ترازفردا به تو فکرمیکنم چقدردوست داشتنی بودی وقتی چهره رنجور وچشمان مهربانت درنگاهم خیره میشد اکنون که بازوان خاک پیکرت رادرآغوش گرفته است کلمه های سیاه پوش شعرم برایت مرثیه های دلتنگی سروده اند
به پشت درب باورت، مسافری نشسته است مسافری که از خودش، برای تو کشیده دست بدون آب پشت سر، به سوی قلبت آمده مسافری که بغض او، غرور لحظه را شکست ذغال سرخ انتظار، و بوی قلب سوخته دری به غصه کرده باز، کسی که درب خنده بست بدون کوله و غذا، شبی که زوزه می کشد سکوت ضجه می زند، دقیقه ها ،همان که هست دری که بسته تا ابد، غمی عمیق می شود سکوت و بغض می جود، به روی سفره ی شکست مسافر از تو پر کشید به سوی روزمرّگی سیاه زندگی به تن ، به مرگ آرزو نشست
هر که آید گوید: گریه کن، تسکین است گریه آرام دل غمگین است چند سالی است که من می گریم در پی تسکینم ولی ای کاش کسی می دانست چند دریا بین ما فاصله است من و آرام دل غمگینم
:: موضوعات مرتبط:
شعر های زیبا پر معنی و عمیق... ,
شعر با معنی ,
شعر عاشقانه ,
,
:: برچسبها:
مجموعه اشعار غمگین ,
:: بازدید از این مطلب : 3024
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : تهرانی
ت : یک شنبه 23 شهريور 1393
|
|
|
دلتنگی
شوخی سرش نمی شود
دلتنگی موریانه است و
من هنوز آدم نشده ام
من هنوز
چوبی ام!
:: موضوعات مرتبط:
شعر های زیبا پر معنی و عمیق... ,
شعر با معنی ,
,
:: برچسبها:
دلتنگمممممم ,
:: بازدید از این مطلب : 4128
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : تهرانی
ت : شنبه 22 شهريور 1393
|
|
|
حالم خوش نیست و اصلا دلیلشو نمیدونم
مشکل ما در فهم زندگیست
لذت بردن را یادمان ندادند....!
همیشه در انتظار به پایان رسیدن روزهای هستیم که در زندگیمان را تشکیل میدهند...
مدرسه،دانشگاه،کار و...
وزمانی که به پایان میرسیم حسرت گذشته را میخوریم
و همیشه آرزویمان به پایان رسیدن بهترین روزهای زندگیمان است....
:: موضوعات مرتبط:
شعر های زیبا پر معنی و عمیق... ,
شعر با معنی ,
,
:: برچسبها:
حال خوشی ندارم ,
:: بازدید از این مطلب : 3270
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : تهرانی
ت : شنبه 22 شهريور 1393
|
|
|
عاشقان رفته اند سوی او بس کنید جستجو
ای دریغ از سفر کو به کو با من از او بگو
عاشقان رفته اند در پی معشوق خویش
عابدان سر نهند در ره معبود خویش
بد به حال کسی که چو من تنها بماند
بی صدا گریه کن گریه کن از بود خویش
:: موضوعات مرتبط:
شعر های زیبا پر معنی و عمیق... ,
شعر با معنی ,
,
:: برچسبها:
عاشقان ,
:: بازدید از این مطلب : 3610
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : تهرانی
ت : شنبه 22 شهريور 1393
|
|
|
اگر به کوی تو باشد مرا مجال وصول
رسد به دولت وصل تو کار من به اصول
قرار برده ز من آن دو نرگس رعنا
فراغ برده ز من آن دو جادوی مکحول
چو بر در تو من بینوای بی زر و زور
به هیچ باب ندارم ره خروج و دخول
:: موضوعات مرتبط:
شعر با معنی ,
,
:: برچسبها:
حضرت حافظ ,
:: بازدید از این مطلب : 3343
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : تهرانی
ت : شنبه 22 شهريور 1393
|
|
|
آه اگر باز بسویم آیی
دیگر از کف ندهم آسانت
ترسم این شعله سوزنده عشق
آخر آتش فکندبر جانت
:: موضوعات مرتبط:
شعر های زیبا پر معنی و عمیق... ,
شعر با معنی ,
,
:: برچسبها:
فروغ فرخزاد ,
:: بازدید از این مطلب : 3123
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : تهرانی
ت : شنبه 22 شهريور 1393
|
|
|
خدایا کفر نمی گویم پریشانم ، چه میخواهی تو از جانم ؟! مرا بی آنکه خود خواهم اسیر زندگی کردی
خداوندا ! اگر روزی ز عرش خود به زیر آیی لباس فقر پوشی غرورت را برای تکه نانی به زیر پای نامردان بیاندازی و شب آهسته و خسته تهی دست و زبان بسته به سوی خانه باز آیی زمین و آسمان را کفر می گویی نمی گویی ؟!
:: موضوعات مرتبط:
شعر با معنی ,
,
:: برچسبها:
دکتر علی شریعتی – خدایا ، چه می خواهی تو از جانم ,
:: بازدید از این مطلب : 3787
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : تهرانی
ت : پنج شنبه 20 شهريور 1393
|
|
|
دکتر علی شریعتی – شعر ” شمع “
تا سحر ای شمع بر بالین من امشب از بهرخدا بیدار باش
سایه غم ناگهان بردل نشست رحم کن امشب مرا غمخوار باش
کام امیدم بخون آغشته شد تیرهای غم چنان بر دل نشست
:: موضوعات مرتبط:
شعر با معنی ,
,
:: برچسبها:
دکتر علی شریعتی – شعر ” شمع “ ,
:: بازدید از این مطلب : 4281
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : تهرانی
ت : پنج شنبه 20 شهريور 1393
|
|
|
ن : تهرانی
ت : یک شنبه 18 تير 1388
|
|
|
|
|
|